گردآوری:نمونه اشعار زیبا از حسین منزوی

خیام ظلمتیان را، فضای نور کنی

به ذهن ظلمت اگر لحظه­ای خطور کنی

نشسته­ام به عزای چراغ مرده­ی خود

بیا که سوک مرا، ای ستاره! سور کنی

برای من، همه، آن لحظه است، لحظه­ی قدر

که چون شهاب، در آفاق شب عبور کنی

هنوز می­شود از شب گذشت و روشن شد،

اگر تو- طالع موعود من!- عبور کنی 

تراکم همه­ی ابرهای زاینده!

بیا که یادی از این شوره­زار دور کنی

کبوتر افق آرزو! خوشا گذری

براین غریب، بر این برج سوت و کور کنی

چه می­شود که شبی، ای شکیب جادویی

عیادتی هم از این جان ناصبور کنی؟

نه از درنگ، ز تثبیت شب هراسانم

اگر در آمدنت بیش از این قصور کنی

شاید دوست داشته باشید:  نمونه اشعار زیبا از هلالی جغتایی/151

دیدگاهتان را بنویسید