گردآوری:نمونه اشعار زیبا از حسین منزوی

بارید صدای تو و گل کرد ترنم
انبوه و درخشنده چنان خوشه ی انجم

(تعبیر زمینی هم اگر خواسته باشی
چون خوشه ی انجم نه که چون خوشه ی گندم)

عشق از دل تردید بر آمد به تجلا
چون دست تیقن ز گریبان توهم

خورشید شدی سر زدی از خویش که من باز
روشن شوم از ظلمت و پیدا شوم از گم

آرامش مرداب به دریا نبرازد
زین بیشترم دم بده آری به تلاطم

شوقی که سخن با تو بگویم ،‌ گذرم داد
موسای کلیمانه ز لکنت به تکلم

بسم الله ات ای دوست بر آن غنچه که خنداند
صد باغ گل از من به یکی نیمه تبسم

شعر آمد و بارید به همراه صدایت
الهام به شکل غزلی یافت تجسم

دادم بده ای یار ! از آن پیش که شعرم
با پیرهن کاغذی اید به تظلم

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x
پیمایش به بالا