گردآوری:نمونه اشعار زیبا از حسین منزوی

درياي شور انگيز چشمانت چه زيباست

آن جا كه بايد دل به دريا زد همين جاست

در من طلوع آبي آن چشم روشن

ياد آور صبح خيال انگيز درياست

گل كرده باغي از ستاره در نگاهت

آنك چراغاني كه در چشم تو برپاست

بيهوده مي كوشي كه راز عاشقي را

از من بپوشاني كه در چشم تو پيداست

ما هر دُوان  خاموش خاموشيم ،‌ اما

چشمان ما را در خموشي گفت و گوهاست

ديروزمان را با غروري پوچ كشتيم

امروز هم زان سان ، ولي آينده ما راست

دور از نوازش هاي دست مهربانت

دستان من در انزواي خويش تنهاست

بگذار دستت راز دستم را بداند

بي هيچ پروايي كه دست عشق با ماست

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x
پیمایش به بالا