در سال صرفه جويي لبخند
پروانه هاي رنگ پريده
روي لبان ما
پرپر زدند
لبخند ما
به زخم بدل شد
و زخم هايمان
تا استخوان رسيد
و بوسه هايمان
پوسيد
ما
لبخند استخواني خود را
در لا به لاي زخم نهان كرديم
صد سال آزگار
مانديم
و زخم هاي خشك ترك خورده را
در متن لايه هاي نمك
خوابانديم
اما
در روزهاي ريخت و پاش لبخند
قصابكان پروار
و كاسبان رسمي پروانه دار
لبخند هاي يخ زده خويش را
بر پيشخوان خود
به تماشا گذاشتند!