1
کیمیا
اینجا ، زمین دیگریست
تنها
با جادوی چراغ میتوان
بر دیوار بلند سکوت
طرحی از
لبخند کشید.
2
کیمیا
با خنجری فولادی
بر دیوار معبدی که عشق را
به تازیانه محکوم کرده بود
نوشتم
“تعصب ممنوع”
3
کیمیا
ما از کدامین فرقه ایم
که مرگ را می پرستیم
و رنج بی پایان زندگی را
زمزمه میکنیم
4
کیمیا
فردا
در آغوش خاک ، پیدا خواهد شد
نامه ای که امروز
به دستان باد
سپردم
5
کیمیا
به آزادی
تردید نداشتیم
تا آنکه
به دیواری رسیدیم
که بر آن نوشته بودنند
“تبعیدگاه”