اشعار ابوالقاسم کریمی

هوا سرد است و من عریان مَرگم

گرفتار غم زندان مَرگم

هوا سرد است و من در مَسلخ شب

کنار جوی خون گریان مَرگم

شاید دوست داشته باشید:  اشعار ابوالقاسم کریمی

دیدگاهتان را بنویسید