گردآوری:نمونه اشعار زیبا از نصرت رحمانی

در موج تاب ، اینه چو چشم گشودم
آنقدر پیر گشته بودم
که لوح حمورابی را می توانستم
به جای شناسنامه ارائه دهم
بودن چه سود ؟
با خورد و خواب
دلفسرده تر از مرداب
طرحی ز یک سراب ، نقشی عبث بر آب
باید شناخت ، ورنه بناگاه خوشبخت می شوی
بی رحم و تنگ دیده و دل سنگ می شوی
قارون چنانکه شد
گند کثیف خوشبختی را
با عطرهای عربستان نمی توانی شست

شاید دوست داشته باشید:  نمونه اشعار فرخی سیستانی

دیدگاهتان را بنویسید