نمونه اشعار زیبا از عراقی


جز حدیث تو من نمی‌دانم
خامشی از سخن نمی‌دانم
در کمند غم تو پا بستم
وز می اشتیاق تو مستم
دیدهٔ ما، اگر چه بی‌نور است
لیک نزدیک بین هر دور است
ساکن است او، مگر تو بشتابی
در نیابد، مگر تو دریابی
گرچه ما خود نه مرد عشق توایم
لیک جویان درد عشق توایم
طالبان را ره طلب بگشای
راه مقصود را به ما بنمای
دل و دنیای خویش در کویت
همه دادم به دیدن رویت
یارب، این دولتم میسر باد
که به دیدار دوست گردم شاد

شاید دوست داشته باشید:  کنجکاوی های من _ معرفی برج آرامگاه علاءالدین ورامین
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها