چو این پیغامها در گوش کردم
بکلی ترک عقل و هوش کردم
ز شوقش آتشی در جانم افتاد
دلم دریای خون از دیده بگشاد
ولی میداد هردم دل گوائی
که با او زود یابم آشنائی
دو روزی گر دلی خرم نباشد
چو دولت یار باشد غم نباشد
اشتراک در
وارد شدن
0 نظرات
قدیمیترین