نمونه اشعار زیبا از هلالی جغتایی/147

نیست حد آن که گویم بندهٔ روی توام
دیگری گرینده باشد، من سگ کوی توام
بر امید آن که یک دشنام روزی بشنوم
سال‌ها شد، جان من، کز جان دعاگوی توام
گر چه ای، بدخوی من، خوی تو عاشق گشتن‌ست
ترک خوی خود مکن، من کشتهٔ خوی توام
گر دل من سدره و طوبی نجوید دور نیست
زان که من در آرزوی سرو دل‌جوی توام
چند گویی پای در دامن کش و این سو میا
پا کشیدن چون توان چون دل کشد سوی توام
رنجه کردی صاعد و خون هلالی ریختی
تا قیامت شرمسار دست و بازوی توام

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x
پیمایش به بالا