گردآوری:حکایت های زیبا_گلستان سعدی

یکی از صاحبدلان زور آزمایی را دید به هم بر آمده و کف بر دماغ انداخته گفت این را چه حالت است گفتند فلان دشنام دادش گفت این فرومایه هزار من سنگ بر میدارد و طاقت سخنی نمیآرد

گرت از دست بر اید دهنی شیرین کن
مردی آن نیست که مشتی بزنی بر دهنی
بنی آدم سرشت از خاک دارد
اگر خاکی نباشد آدمی نیست

شاید دوست داشته باشید:  نمونه اشعار سهراب سپهری

دیدگاهتان را بنویسید