دلنوشته کوتاه _ محیط زیست _ ابوالقاسم کریمی

زمین، کشور ما، مادر ما ، خانه ما

چه کرده ایم با بهار تن تو؟ چه کرده ایم با اعتبارروح خودمان؟

با جهنمی از آتش و دود و زباله و خود خواهی

با آلودگی و تخریب و بی‌توجهی

با بی‌احترامی به حیات و طبیعت و زیبایی

با  بی‌عدالتی به راستی و درستی و مهربانی

 با بی حرمتی به صلح و دوستی و حق زندگی

با تکثیر فرهنگ زشت پول پرستی

چه کرده ایم با تن دلربای تو؟ چه کرده ایم با روح زیبای خودمان؟

***

زمین، کششور ما، مادر ما ، خانه ما

چه می‌شود فردای تو؟ چه می‌شود ما را بدون تو؟

آیا می‌توانیم تو را نجات دهیم؟

آیا می‌توانیم خود را نجات دهیم؟

آیا می‌توانیم عشق و مراقبت و مسئولیت را یاد بگیریم؟

آیا می‌توانیم آشتی و همدلی و همکاری را بیاموزیم؟

آیا سزاوار آموختن هستیم؟

***

زمین، کشورما، مادر ما ، خانه ما

ما عذرخواهیم از تو. ما عذرخواهیم از خودمان.

ما دوستت داریم ، اگر چه گناهکاریم ، اگر چه فریبکاریم

ما امیدواریم هنوز دیر نشده باشد

ما امیدواریم هنوز راهی وجود داشته باشد

____

ابوالقاسم کریمی

ورامین

1 / آذر / 1402

شاید دوست داشته باشید:  نمونه اشعار سلمان ساوجی
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها