نمونه اشعار سهراب سپهری
صدای آب می آید ، مگر در نهر تنهایی چه می شویند؟لباس لحظه ها پاک است.میان آفتاب هشتم دی ماهطنین برف ، نخ های تماشا ، چکه های وقت.طراوت روی…
صدای آب می آید ، مگر در نهر تنهایی چه می شویند؟لباس لحظه ها پاک است.میان آفتاب هشتم دی ماهطنین برف ، نخ های تماشا ، چکه های وقت.طراوت روی…
روزی کهدانش لب آب زندگی می کرد،انساندر تنبلی لطیف یک مرتعبا فلسفه های لاجوردی خوش بود.در سمت پرنده فکر می کرد.با نبض درخت ، نبض او می زد.مغلوب شرایط شقایق…
آسمان پر شد از خال پروانه های تماشا.عکس گنجشک افتاد در آب رفاقت.فصل پرپر شد از روی دیوار در امتداد غریزه.باد می آمد از سمت زنبیل سبز کرامت.شاخه مو به…
باراناضلاع فراغت را می شست.من با شن هایمرطوب عزیمت بازی می کردمو خواب سفرهای منقش می دیدم.من قاتی آزادی شن ها بودم.مندلتنگبودم.در باغیک سفره مانوسپهنبود.چیزی وسط سفره، شبیهادراک منور:یک خوشه…
به وردپرس خوش آمدید. این اولین نوشتهٔ شماست. این را ویرایش یا حذف کنید، سپس نوشتن را شروع نمایید!