اینکه خاک سیهش بالین استاختر چرخ ادب پروین است گر چه جز تلخی از ایام ندیدهر چه خواهی سخنش شیرین است صاحب آنهمه گفتار امروزسائل فاتحه و یاسین است دوستان به که ز وی یاد کننددل بی دوست دلی غمگین است خاک در دیده بسی جان فرساستسنگ بر سینه بسی سنگین است بیند این بستر […]
مردم پیشوا

پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجلتیشهای بود که شد باعث ویرانی من یوسفت نام نهادند و به گرگت دادندمرگ، گرگ تو شد، ای یوسف کنعانی من مه گردون ادب بودی و در خاک شدیخاک، زندان تو گشت، ای مه زندانی من از ندانستن من، دزد قضا آگه بودچو تو را برد،
نمونه اشعار سید علی صالحی
از غبار فکر باطل، پاک باید داشت دلتا بداند دیو، کاین آئینه جای گرد نیست مرد پندارند پروین را، چه برخی ز اهل فضلاین معما گفته نیکوتر، که پروین مرد نیست
نمونه اشعار سید علی صالحی بیشتر بخوانید »
شعرگان_مطالب وبسایت