شعرگان

شعرگان
جایی برای انتشار اشعار و نوشته ها

نمونه اشعار محمد علی سپانلو

نمونه اشعار محمد علی سپانلو

هرگز ندیده بودم و نشنیده امژولیت ، ایزوت ، لیلیو دلبرانی از این قبیلهبه چهل سالگی برسنداما تو از حدود گذشتی و دلبر ماندیاز آن عجیب تر که از این پس بایدتندیس مرمرینی را بپرستیاز پادشاه نقره گیسویی

نمونه اشعار محمد علی سپانلو بیشتر بخوانید »

شعرگان_مطالب وبسایت

نمونه اشعار محمد علی سپانلو

نمونه اشعار محمد علی سپانلو

در دست چپ ستارهدر دست راستش قلمیژالیزیانا ملکه ای دارداگر قلم را به من بدهد می توانمستاره را بسرایمتا آسمان ترانه ی انسان شوداگر ستاره را به من بدهدجوهر درخشانی برای قلم اختراع خواهم کرداگر قلم ، اگر ستاره را به من می بخشیدآسمان تازه ای می نوشتمبرای ملتی که ملکه یکی از آن هاستبرای

نمونه اشعار محمد علی سپانلو بیشتر بخوانید »

شعرگان_مطالب وبسایت

نمونه اشعار محمد علی سپانلو

نمونه اشعار محمد علی سپانلو

آن قدر به این سو نیامدیتا از سیلاب بهاره ی عمر تورودخانه عریض تر شدبعد از ماه گرفتگی ، حتیاز روشنی شب های شعرازوعده ی دیدار هم گریختیمن مانده ام و تنگ غروب و چهره های بیگانهعشاق که درسایه ی افراها یکدیگر را می بوسنددر آن طرف رود تو کم رنگ شدیهمراه گوزن ها ،

نمونه اشعار محمد علی سپانلو بیشتر بخوانید »

شعرگان_مطالب وبسایت

نمونه اشعار محمد علی سپانلو

نمونه اشعار محمد علی سپانلو

و گل همان گل است کسی که هدیه فرستاد همان مسافر نیست مسافری که حوصله می کردی از حدیث سفرهایش و با دهانش ، حلقه های نوازش به انگشت التماس تو می بخشید و گل همان گل است ، ولی این بار رفیق بی فاصله ای هدیه می دهد که سرگذشتش بی ماجراست چراغ همسایه

نمونه اشعار محمد علی سپانلو بیشتر بخوانید »

شعرگان_مطالب وبسایت

نمونه اشعار محمد علی سپانلو

نمونه اشعار محمد علی سپانلو

شاید تو را دوباره بیابددر طرحی از بخار دهانتدر سردی زمستانیا عطری از کنار بناگوشتدر آخر بهاریا از دهان بطریغافلگیرظاهر شودهنگام جرعه ای که بریزی به جامدر بین پاک زدن به سیگاریآهسته پشت صندلی اتمثل نسیم سر بکشدو زمزمه کند : سلام ، گل من

نمونه اشعار محمد علی سپانلو بیشتر بخوانید »

شعرگان_مطالب وبسایت
پیمایش به بالا