داستان کوچک

وبسایت شخصی ابوالقاسم کریمی
وبسایت شخصی ابوالقاسم کریمی

گردآوری بهترین و زیباترین داستان های کوتاه آموزنده

وبسایت شخصی ابوالقاسم کریمی

در مراسم توديع پدر پابلو، كشيشي كه ۳۰ سال در كليساي شهر كوچكي خدمت كرده و بازنشسته شده بود، از يكي‌ از سياستمداران اهل محل براي سخنراني دعوت شده بود. در روز موعود، مهمان سياستمدار تأخير داشت و بنابراين كشيش تصميم گرفت كمي‌ براي مستمعين صحبت كند.پشت ميكروفن قرار گرفته و گفت: «۳۰ سال قبل […]

گردآوری بهترین و زیباترین داستان های کوتاه آموزنده بیشتر بخوانید »

گردآوری بهترین و زیباترین داستان های کوتاه آموزنده

وبسایت شخصی ابوالقاسم کریمی

مرد کشاورزی یک زن نق نقو داشت که از صبح تا نصف شب در مورد چیزهای شکایت می کرد. تنها زمان آسایش مرد زمانی بود که با قاطر پیرش، در مزرعه شخم می زد. یک روز، وقتی که همسرش برایش ناهار آورد، کشاورز قاطر پیر را به زیر سایه ای راند و شروع به خوردن

گردآوری بهترین و زیباترین داستان های کوتاه آموزنده بیشتر بخوانید »

گردآوری بهترین و زیباترین داستان های کوتاه آموزنده

وبسایت شخصی ابوالقاسم کریمی

مردي خري ديد به گل در نشسته و صاحب خر از بيرون كشيدن آن درمانده. مساعدت را (براي كمك كردن) دست در دُم خر زده، قُوَت كرد( زور زد). دُم از جاي كنده آمد. فغان از صاحب خر برخاست كه «تاوان بده»!مرد به قصد فرار به كوچه‌اي دويد، بن بست يافت. خود را به خانه‌اي

گردآوری بهترین و زیباترین داستان های کوتاه آموزنده بیشتر بخوانید »

گردآوری بهترین و زیباترین داستان های کوتاه آموزنده

وبسایت شخصی ابوالقاسم کریمی

یک روز ملا نصر الدين براي تعمير بام خانه خود مجبور شد مصالح ساختماني را بر پشت الاغ بگذارد و به بالاي پشت بام ببرد. الاغ هم به سختي از پله ها بالا رفت. ملا مصالح ساختماني را از دوش الاغ برداشت و سپس الاغ را بطرف پايين هدايت كرد. ملا نمي دانست كه خر

گردآوری بهترین و زیباترین داستان های کوتاه آموزنده بیشتر بخوانید »

گردآوری بهترین و زیباترین داستان های کوتاه آموزنده

وبسایت شخصی ابوالقاسم کریمی

پیرزنی یک همسایه کافر داشت. هر روز و هر شب با صدای بلند همسایه کافر رو لعنت می کرد و می گفت خدایا جون این همسایه کافر من رو بگیر طوری که مرد کافر می شنوید. زمان گذشت و پیرزن بیمار شد. دیگه نمی تونست غذا درست کنه ولی در کمال تعجب غذای پیرزن سر

گردآوری بهترین و زیباترین داستان های کوتاه آموزنده بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا