خاطره

شعرگان
جایی برای انتشار اشعار و نوشته ها

نمونه اشعار محمد رضا شفیعی کدکنی

نمونه اشعار محمد رضا شفیعی کدکنی

۱ کبریت های صاعقه پی در پی خاموش می شود شب همچنان شب است با این که یک بهار و دو پاییز زنجیره ی زمان را با سبز و زردشان از آب رودخانه گذر دادند دیدیم در آب رودخانه همه سال خون بود و خاک گرم که می رفت در شط شطی که دست مردی […]

نمونه اشعار محمد رضا شفیعی کدکنی بیشتر بخوانید »

شعرگان_مطالب وبسایت

نمونه اشعار محمد رضا شفیعی کدکنی

نمونه اشعار محمد رضا شفیعی کدکنی

۱ دیدی که باز هم صد گونه گشت و بازی ایام یک بیضه در کلاهش نشکست؟ این معجزه ست سحر و فسون نیست چندین که عرض شعبده با اهل راز کرد زان سالیان و روزان روزی که خیل تاتار دروازه را به آتش و خون بست سال کتاب سوزان با مرده باد آتش و زنده

نمونه اشعار محمد رضا شفیعی کدکنی بیشتر بخوانید »

شعرگان_مطالب وبسایت

نمونه اشعار محمد رضا شفیعی کدکنی

نمونه اشعار محمد رضا شفیعی کدکنی

اینجا نه شادی است نه غم نه عزا نه سرور دستارک سپیدش را در جویبار باد پلشتی می شوید دزدان رستگاری پاییز های روح سبزینه و طراوت هر باغ و بوته را در غارت شبانه ی خود پاک می برند اکنون کاین محتسب کجال تماشا نیم دهد میخانه ی کدام حریفی پیمانه ای دوباره از

نمونه اشعار محمد رضا شفیعی کدکنی بیشتر بخوانید »

شعرگان_مطالب وبسایت

نمونه اشعار محمد رضا شفیعی کدکنی

نمونه اشعار محمد رضا شفیعی کدکنی

شیپور شادمانی تاتار در سالگرد فتح فرصت نمی دهد تا بانگ تازیانه ی وحشت را در پهلوی شکسته ی آنان در آن سوی حصار گرفتار بشنویم دیوارهای سبز نگارین دیوارهای جادو دیوارهای نرم حتی نسیم را بی پرس و جو اجازه ی رفتن نمی دهند ای خضر سرخ پوش صحاری خاکستر خجسته ی ققنوسی را

نمونه اشعار محمد رضا شفیعی کدکنی بیشتر بخوانید »

شعرگان_مطالب وبسایت
پیمایش به بالا