وبلاگ داستان کوتاه آموزنده_5

وبسایت شخصی ابوالقاسم کریمی
وبسایت شخصی ابوالقاسم کریمی

بهترین داستان های کوتاه آموزنده را اینجا بخوانید

وبسایت شخصی ابوالقاسم کریمی

انگلیسی زبان سختیست این یک داستان واقعی از دیدار نخست وزیر ژاپن از آمریکاست چند روز پیش نخست وزیر ژاپن آقای موری برای رد بدل کردن چند خمله انگلیسی در دیدارش با باراک اوباما در آمریکا مشغول تمرین بود معلم ایشان توضیح دادند که هنگام دست دادن با آقای اوباما به ایشان بگوئید”how are you […]

بهترین داستان های کوتاه آموزنده را اینجا بخوانید بیشتر بخوانید »

بهترین داستان های کوتاه آموزنده را اینجا بخوانید

وبسایت شخصی ابوالقاسم کریمی

در اولین ساعت درس کلاس تشریح و کالبد شکا فی‌ دانشکده پزشکی‌ دانشگاه تهران استاد به دانشجویان سال اول میگوید: به شما تبریک میگویم که در کنکور قبول شده و الان رسما دانشجوی پزشکی‌ هستید. ولی‌ برای فارغ التحصیل شدن و پزشک شدن هم باید “دقت عمل” داشته باشید و هم “رقت عمل”. همه شما

بهترین داستان های کوتاه آموزنده را اینجا بخوانید بیشتر بخوانید »

بهترین داستان های کوتاه آموزنده را اینجا بخوانید

وبسایت شخصی ابوالقاسم کریمی

یک پزشک و یک مهندس در یک مسافرت طولانى هوائى کنار یکدیگر در هواپیما نشسته بودند. پزشک رو به مهندس کرد و گفت: مایلى با همدیگر بازى کنیم؟ مهندس که می‌خواست استراحت کند محترمانه عذر خواست و رویش را به طرف پنجره برگرداند و پتو را روى خودش کشید. پزشک دوباره گفت: بازى سرگرم‌کننده‌اى است:

بهترین داستان های کوتاه آموزنده را اینجا بخوانید بیشتر بخوانید »

بهترین داستان های کوتاه آموزنده را اینجا بخوانید

وبسایت شخصی ابوالقاسم کریمی

مرد بیکاری برای آبدارچی گری در شرکت مایکروسافت تقاضای کار داد. رئیس هیات مدیره با او مصاحبه کرد و نمونه کارش را پسندید.سرانجام به او گفت شما پذیرفته شده اید. آدرس ایمیل تان را بدهید تا فرم های استخدام را برای شما ارسال کنم. مرد جواب داد : متاسفانه من کامپیوتر شخصی و ایمیل ندارم.ر

بهترین داستان های کوتاه آموزنده را اینجا بخوانید بیشتر بخوانید »

بهترین داستان های کوتاه آموزنده را اینجا بخوانید

وبسایت شخصی ابوالقاسم کریمی

پسر کوچکی وارد داروخانه شد، کارتن جوش شیرنی را به سمت تلفن هل داد. بر روی کارتن رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره ای هفت رقمی. مسئول دارو خانه متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش داد. پسرک پرسید،” خانم، می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن

بهترین داستان های کوتاه آموزنده را اینجا بخوانید بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا