وبلاگ داستان کوتاه آموزنده_2

وبسایت شخصی ابوالقاسم کریمی
وبسایت شخصی ابوالقاسم کریمی

گردآوری بهترین داستان های کوتاه آموزنده

وبسایت شخصی ابوالقاسم کریمی

یک روز یک کشیش مسیحی‌، راهب بودایی، و مسلمان تصمیم میگیرند تا ببینند کدوم توی کارش بهتره… به همین منظور، قراری میگذارن که هر کدوم به یک جنگل برند، یک “خرس” پیدا کنند و سعی‌ کنند اون “خرس” رو به دین خودشون دعوت کنند . بعد از مدتی‌، دور هم جمع میشند و از تجربه […]

گردآوری بهترین داستان های کوتاه آموزنده بیشتر بخوانید »

گردآوری بهترین داستان های کوتاه آموزنده

وبسایت شخصی ابوالقاسم کریمی

مدیر حراست ما نظر لطفی به من داره. بهم گفت:«فلانی یک جوان خوب سراغ نداری؟ می‌خواهیم یک نفر رو استخدام کنیم.»بهش گفتم :«یک جوان خوب و امین می شناسم. خیلی خوش اخلاق و سلامت است. انسان معتقدی است ولی با همه فکری می سازد و خیلی به مردم سخت نمی گیرد. اما به ظاهرش خیلی

گردآوری بهترین داستان های کوتاه آموزنده بیشتر بخوانید »

گردآوری بهترین داستان های کوتاه آموزنده

وبسایت شخصی ابوالقاسم کریمی

برنابا یکی از حواریون عیسی مسیح نقل میکند ( مرقوم شده در انجیل برنابا) که از ایشان در مورد عداوت شیطان با انسان پرسیدیم و ایشان چنین فرمودند : چونكه خداوند آدم را از مشتی خاک آفريد او را بيست و پنج هزار سال گذاشت بدون اينكه با او كار ديگري بكند. شيطان كه برای

گردآوری بهترین داستان های کوتاه آموزنده بیشتر بخوانید »

گردآوری بهترین داستان های کوتاه آموزنده

وبسایت شخصی ابوالقاسم کریمی

کلبی کچل نامی بود که ده به ده سفر میکرد و با حیلت و مکر مال مردم به دوز و کلک میستاند روزی گذرش بر درب خانه زنی تنها افتاد و در قفسی کنج سرای خانه دو خروس فربه دید و چشم طمع بدانها دوخت.. پس زن را صدا کرد و گفت : دو خروست

گردآوری بهترین داستان های کوتاه آموزنده بیشتر بخوانید »

گردآوری بهترین داستان های کوتاه آموزنده

وبسایت شخصی ابوالقاسم کریمی

معروف است که چنگیز خان مغول پس از فجایع در نیشابور به همدان رفت و به مردم آنجا گفت: یک سوال از شما می پرسم اگر جواب درست و خوبی بدهید، در امان هستید. او پرسید: من از جانب خدا آمده ام یا خودم؟ در میان جمع چوپانی دلیر و نترس رو به چنگیز کرد

گردآوری بهترین داستان های کوتاه آموزنده بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا