نمونه اشعار قاآنی
باز برآمد به کوه رایت ابر بهارسیل فرو ریخت سنگ از زبر کوهسارباز به جوش آمدند مرغان از هر کنارفاخته و بوالملیح صلصل و کبک و هزار طوطی و طاووس…
باز برآمد به کوه رایت ابر بهارسیل فرو ریخت سنگ از زبر کوهسارباز به جوش آمدند مرغان از هر کنارفاخته و بوالملیح صلصل و کبک و هزار طوطی و طاووس…
جهان فرتوت باز جوانی از سرگرفتبه سر ز یاقوت سرخ شقایق افسر گرفتچو تیره زای سحاب بر آسمان پرگرفتز چرخ اختر ربود ز نجم زیور گرفت که تاکند جمله را…
مگر باز بر فروخت گل از هر کنار نارکه هردم ز سوز دل بگرید هزار زارنسیمی که در چمن شدی رهسپار پارهم امسال یافتست بر جویبار بار که گویدش تهنیت…
بنفشه رسته از زمین به طرف جویبارهاو یاگسسته حورعین ز زلف خویش تارهاز سنگ اگر ندیدهای چسان جهد شرارهابه برگهای لاله بین میان لالهزارها که چون شراره میجهد ز شنگ…
غُرّهٔ شوال شد طرّهٔ دلدار کوتهنیت عید را ساغر سرشار کوآن می باقی چه شد آن بت ساقی چه شدرطل عراقی چه شد خانهٔ خمّار کوبادهٔ صهبا کجاست سادهٔ زیبا…