نمونه اشعار محمد رضا شفیعی کدکنی

دیدمت میان رشته های آهنین

دست بسته

در میان شحنه ها

در نگاه خویشتن

شطی از نجابت و پیام داشتی

آه

وقتی از بلند اضطراب

تیشه را به ریشه می زدی

قلب تو چگونه می تپید؟

ای صفیر آن سپیده ی تو

خوش ترین سرود قرن

شعر راستین روزگار

وقتی از بلند اضطراب

مرگ ناگزیر را نشانه می شدی

وز صفیر آن سپیده دم

جاودانه می شدی

شاعران سبک موریانه جملگی

باز بنفشه رستن از زمین

به طرف جویبار ها

باز گسسته حور عین

ز زلف خویش تارها

در خیال خویش

جاودانه می شدند

آنچه در تو بود

گر شهامت و اگر جنون

با صفیر آن سپیده

خوش ترین چکامه های قرن را

سرود

اشتراک گذاری:
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
پیمایش به بالا
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x