اشعار ابوالقاسم کریمی

کسی که عمر او در بند آه است
گذشته حال و فردایش سیاه است

او میداند دل یوسف وش من
چرا افتاده و در قعر چاه است

_

ابوالقاسم کریمی

شاید دوست داشته باشید:  نمونه اشعار محمد علی سپانلو

دیدگاهتان را بنویسید