بهترین داستان های کوتاه آموزنده را اینجا بخوانید

دیروز رفته بودم خرید ، پشت شیشه ی مغازه ی لباس زیر فروشی دیدم که یه کاغذ زده :” شورت نوری موجود میباشد ” ، کلی حس کنجکاویم غلیان کرد که خدایا شورت نوری دیگه چیه ،دلو زدم به دریا رفتم تو مغازه ، یکم صدامو نازک کردم با عشوه خاصه خودم گفتم خانوم این شورت نوری تون رو میتونم ببینم ، میخوام ببینم چه جوریه ، ال ای دی اینا وصله بهش دیگه!دیدم زنه قیافش عینه علامت سوال شده !
فروشنده گفت: خانوم شورت نوری نداریم ما !
من هم گفتم :خانوم پشت شیشه کاغذ زدین آخه !!!!!!!
و اون هم گفت : اون شورت (توری) هستش نه نوری!

و وقتی خجالت زده از مغازه خارج میشدم شنیدم که خانم فروشنده آروم توی گوش همکارش گفت : معلوم نیست میخواد چیکار کنه که دنباله شورت نوری میگرده !!!!!!

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x
پیمایش به بالا