بهترین داستان های کوتاه آموزنده را اینجا بخوانید

رفته بودم قصابی ، خیلی هم شلوغ بود …

قصابه گوشت هر کی آماده میشد اینجوری صداش میزد: گوساله کی بود ؟ گوسفند بیا اینجا

به من گفت: تو گوسفندی ؟

مونده بودم چی بگم با لکنت گفتم : نَــ….نَــــ…نَــه مــــن گاووووم !

گفت : اینجا ما گاو نداریم همه یا گوسفندن یا گوساله !!!

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x
پیمایش به بالا