گویند که هارون الرشید خوابی دید که در آن همه دندانهای او به یکباره از دهان بیرون افتاد..
بامداد معبری را فراخواند و پرسید که تعبیر این خواب چیست ؟
معبر گفت : زندگانی امیر المومنین دراز باد ، همه نزدیکان شما پیش از شما بمیرند چنان که کسی از خانواده شما باقی نماند !
هارون گفت : این مرد را صد چوب بزنید که سخنی بدین دردناکی در مقابل من کسی نگفته بود !!
خواب گزار دیگری بیاوردند و همبن خواب با وی بگفت
خواب گزار گفت : بدین خواب که امیرالمومنین دیده اند دلیل کند که ایشان زندگانی درازتری از همه نزدیکانشان خواهند داشت..
هارون گفت : راه خرد یکی است ، تعبیر خواب تفییر نکرد اما نحوه بیان بسیار فرق داشت ، این مرد را صد دینار بدهید !!