گردآوری بهترین داستان های کوتاه آموزنده

ایرباس 380 در حال عبور از اقیانوس اطلس بود . این هواپیما به طور مداوم با سرعت 800 کیلومتر در ساعت در 30000 پا پرواز می کرد تا آنکه ناگهان یک جت یورو فایتر با Tempo Mach 2 ظاهر شد !!

سرعت خلبان جنگنده جت کاهش یافت ، در کنار ایرباس پرواز کرد و با رادیو از خلبان هواپیمای مسافربری پرسید : “ایرباس ، پرواز خسته کننده است ، اینطور نیست؟ حالا یه نگاه به اینجا بنداز! او جت ​​خود را وارونه کرد ، شتاب گرفت ، دیوار صدا را شکافت ، به سرعت به ارتفاع گیج کننده ای رسید و سپس تقریباً تا سطح دریا در شیرجه ای نفس گیر فرود آمد ..

او دوباره کنار ایرباس چرخید ​​و پرسید: “خوب ، چطور بود؟

خلبان ایرباس پاسخ داد : بسیار چشمگیر بود ، اما حالا شما نگاه کنید!

خلبان جت ، ایرباس را تماشا می کرد ، اما هیچ اتفاقی نیفتاد و به پرواز مستقیم با همان سرعت ادامه می داد. پس از 15 دقیقه ، رادیوهای خلبان ایرباس روشن شد : خوب ، چطور بود ؟

خلبان جت که گیج شده بود پرسید: “چه کردی؟”

خلبان ایرباس خندید و گفت : بلند شدم ، پاهایم را دراز کردم ، برای استفاده از دسشویی به عقب هواپیما رفتم ، سپس یک فنجان قهوه و یک شیرینی شکلاتی خوردم…یادت باشه وقتی جوان هستی ، سرعت و آدرنالین عالی به نظر می رسه اما با افزایش سن و عاقل شدن می آموزی که راحتی و آرامش مهمتره بچه جون .. این را S.O.S می نامند: کندتر ، پیرتر ، اما باهوش تر یه روز متوجه میشی که وقت آن رسیده که سرعت خود را کم کرده و از بقیه سفر لذت ببری!!

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x
پیمایش به بالا