گردآوری داستان کوتاه آموزنده

رسانید و گفت خوب پسری تربیت کردی، اما از این به بعد قرار است در خدمت من باشد.”

پدر و مادر و عمویم به هم نگاه می کردند، نمی دانستند چه بگویند، مادرم زبانش بند آمده بود، گفت من در کلیسا بچه ام را به مسیح مقدس سپردم، وقتی عیسی مسیح را به مادرش مریم مقدس قسم دادم، ته دلم خالی شد، همان موقع فهمیدم پسرم در امان عیسی مسیح است. بعد به پدرم گفت ببین صورت بچه ام چه سفید شده است.

راست می گفت مادرم ، از زمان شکستن کوزه دوازه ساعتی می شد که من زیر استرس بودم ، نفسم به زحمت بالا می آمد و چند ساعت ترس ممتد، رنگ چهره ام را عوض کرده بود.

پدرم سکوت کرده بود و به آرامی اشک می ریخت، اما عمویم از شدت گریه به هق هق افتاده بود. پدرم هیچ نگفت، دست مرا گرفت و با عمویم سوار لندرور او شدیم ، به آرامی به سوی خانه شهردار رفتیم، شهردار با زن عمویم نسبت دوری داشت، عمویم در زد و گفت با آقای گیلبرت ، کار واجب دارد. ما را به داخل بردند و شهردار با پیژامه ، ما را در اتاق کارش پذیرفت.

عمو ، در حالی که مرا در آغوش کشیده بود و اشک می ریخت به شهردار گفت، آقا ، این بچه برای شما یک پیغامی دارد، رو به من کرد و گفت به شهردار بگو کی به تو چه گفته است. من که گلویم از شدت هیجان خشک شده بود، به آرامی رو به شهردار کردم و گفتم : عیسی مسیح فرمودند ، خوب پسری تربیت کردی ، اما قرار است دیگر خدمت ما باشد، این شهردار بود که به هق هق افتاده بود و گریه می کرد…

وقتی به خانه برگشتیم، من به اتاقم رفتم و خوابیدم ، اما از صدای بلند ناقوس کلیسا بیدار شدم و متوجه شدم خبر کشته شدن بیست سرباز قهرمان به شهر رسیده است ، اما من خیلی خسته بودم، باز به خواب رفتم ، طرف های ظهر بود که مادرم مرا بیدار کرد، گفت لباس های دیشبت کو، من به داخل رخت چرک ها اشاره کردم و گفتم انها را داخل آن سبد انداخته ام. مادرم آنرا برداشت و از اتاق خارج شد، ناگاه صدای گریه بود که از اتاق پذیرایی شنیدم. آرام درب را باز کردم و به داخل سالن اصلی خانه رفتم ، آقای گیلبرت ، شهردار را دیدم که در اتاق پذیرایی روی زمین نشسته بود و خانه ما پر بود از آدم. تا من داخل اتاق شدم ، همه جلوی پای من بلند شدند ، من فقط یادم است که صدها نفر با هم تلاش داشتند دست مرا ببوسند…!

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x
پیمایش به بالا