گردآوری داستان کوتاه آموزنده

صبح اول وقت هنگامی که رهگذران از مقابل ساختمان شهرداری لندن عبور میکردند متوجه پلاکاردی شدند که بر سردر ساختمان نصب شده است که روی آن نوشته شده بود : ” شيـــــــــر سماور تو کون شهردار “

معاون شهرداری که از ديدن اين پارچه نوشته بسيار برآشفته شده بود به افسر حراست ساختمان دستور داد تا هرچه سريعتر اقدام به پاره نمودن پارچه مذکور نمايند.
با هياهو و خنده های جمعیت اوضاع داشت رو به وخامت میگذاشت و از آنجا که یکی یکی به تعداد مردم افزوده میشد و تا قبل از رسیدن نردبان ، یکی از پرسنل حراست خودش دست بكار پاره كردن بنر شد و از طرف کلمه ” شير ” اقدام به پاره نمودن پارچه نمود اما بدليل کندی کار و نبود نردبان و استرس و عجله هنوز قسمت توهين آميز شعار کاملا مشخص بود
لذا افسر حراست كه با بيسيم اوضاع را رصد ميكرد دائما با عصبانيت و با صدای بلند از پایین فریاد میزد : شـــــير سماور رو ولش کن، اوّل کــــون شهردار رو پاره کن..

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x
پیمایش به بالا