نابینا: «مگر شرط نکردیم از گیلاسهای این سبد یکی یکی بخوریم؟»
بینا: «آری.»
نابینا: «پس تو با چه عذری سه تا سه تا میخوری؟»
بینا: «تو حقیقتاً نابینایی؟»
نابینا: «مادرزاد.»
بینا: «چگونه دریافتی من سه تا سه تا میخورم؟»
نابینا: «آن گونه که من دو تا دو تا میخورم و تو هیچ معترض نمیشوی.»
اشتراک در
وارد شدن
0 نظرات
قدیمیترین