در كوچهاي چهار خياط مغازه داشتند. هميشه با هم بحث ميكردند. يك روز، اولين خياط يك تابلو بالاي مغازهاش نصب كرد. روي تابلو نوشته شده بود: «بهترين خياط شهر»
دومين خياط روي تابلوي بالاي سردر مغازهاش نوشت: «بهترين خياط كشور»
سومين خياط نوشت: «بهترين خياط دنيا»
چهارمين خياط وقتي با اين واقعه مواجه شد روي يك برگه كوچك با يك خط كوچك نوشت: «بهترين خياط اين كوچه»
قرار نیست دنیامون رو بزرگ کنیم که توش گم بشیم، تو همون دنیایی که هستیم میشه خودمون رو بزرگ نشون بدیم!
برداشت شما چیست؟ در بخش نظرات اعلام کنید.
اشتراک در
وارد شدن
0 نظرات
قدیمیترین