کنجکاوی های من:حزب چیست؟مهم ترین چالش های احزاب سیاسی در ایران کدام است؟

حِزْب و تَشْکیلات، دو اصطلاح در علوم سیاسی
حزب در لغت به معنای گروه و دسته است و در اصطلاح به گروهی گفته می‌شود که دارای سازمان، تشکیلات، برنامه و هدف معین باشد. به عبارت دیگر، حزب مهم‌ترین سازمان سیاسی در دموکراسیهای معاصر است. نخستین احزاب سیاسی ــ به معنی درست کلمه ــ در اوایل قرن ۱۹ م / ۱۳ ق در ایالات متحدۀ آمریکا ظهور کردند (بشیریه، ۱۴۵-۱۴۶؛ قس: الاحزاب … ، ۳۰۹). یکی از نویسندگان، حزب را سازمان سیاسی قائم به عقیده یا مصلحت گروهی می‌داند که برای کسب قدرت و تحقق عقیده یا دفاع از مصلحت گروهی تلاش می‌کند و ۴ عنصر اصلی را برای حزب قائل است: ۱. قاعده‌ای (عقیده یا مصلحتی) که برای آن تشکیل شده است؛ ۲. هدفی که می‌کوشد بدان دست یابد (مانند رسیدن به حکومت)؛ ۳. سازمان داخلی و نظام‌مندی فعالیتهای آن؛ ۴. داشتن مکان و تعلق جغرافیایی مشخص. در این تعریف، حزب برخلاف طایفه و عشیره است، زیرا مؤسسه و سازمانی است که از انگیزه و اراده برخوردار است و با التزام و تعهد به عقیده و هدف تشکیل شده است. حزب به این معنی از پدیده‌های نوین مدنی است که جنبۀ داوطلبانه در آن بر مناسبات تقلیدی، دینی، مالی و نظامی غالب است . در عین حال، حزب به مفهوم وسیع‌تر آن عبارت از تشکیلات گروهی و انجمنها ست که عمری درازتر داشته، و می‌توان گفت که از ۳ مرحله عبور کرده است: ۱. شکل اولیه در نهادهای مدنی، ۲. حزب انقلابی، ۳. حزب دموکراتیک. 

در مجموع هر تعریفی که از حزب ارائه شود باید دارای ویژگی ها و ارکان زیر باشد:

الف) حزب مستلزم وجود سازمان و تشکیلات پایداری است که حیات سیاسی آن از حیات بنیان گذاران آن فراتر باشد. بدین معنا که با خارج شدن رهبران آن از صحنه سیاست، حزب همچنان به کار خود ادامه دهد؛

ب) حزب باید دارای اساسنامه و مرامنامه بوده و توسط عده ای از اشخاص حقیقی معتقد به آرمان ها و مشی سیاسی معین تاسیس شده باشد؛

ج) تشکیلات حزبی دارای سازمانی مستقر در محل، همراه زیر مجموعه هایی باشد که در سطح ملی فعالیت داشته و با یکدیگر روابط متقابلی داشته باشند؛

د) رهبران مرکزی و محلی حزب باید برای به دست گرفتن قدرت سیاسی، چه به تنهایی و چه با کمک احزاب دیگر مصمم باشند نه بر اعمال نفوذ؛

ه) حزب باید در پی کسب حمایت عمومی به ویژه از طریق انتخابات باشد.

حزب در ایران:

نخستین تشکیلات سیاسی به سبک جدید در ایران فراموشخانه بود که میرزاملکم‌خان ناظم‌الدوله در دوره سلطنت ناصرالدین‌شاه ، در اواخر ۱۲۷۴ یا اوایل ۱۲۷۵ در تهران تشکیل داد.  گرچه فراموشخانه نامِ حزب نداشت، کارکرد حزبی داشت. گفته شده است که میرزاملکم‌خان می‌خواست از فراموشخانه همچون حزب استفاده کند.

در ۱۲۷۸ فعالیت فراموشخانه ممنوع شد. در اواخر سلطنت ناصرالدین‌شاه ، جمعیت «پیروان صفی‌علیشاه» تشکیل شد که جز تجمع اعضا و تبادل اخبار، فعالیت اجتماعی خاصی نداشت.  گفتنی است که تشکلهای سیاسی به سبب استبداد دوره ناصری مجالی برای فعالیت آشکار نداشتند و مجلسی نیز وجود نداشت تا احزاب سیاسی در آن فعالیت کنند. 

در آستانه نهضت مشروطه در ۱۳۲۲، گروهی از آزادی‌خواهان، انجمن مخفی و انجمن ملی را در تهران تشکیل دادند .که پیش‌درآمدی بر تشکیل احزاب بود. این انجمنها خواستار اصلاحات و رهایی ملت «از قید عبودیت و اسارت» بودند. 

پس از پیروزی نهضت مشروطه (۱۳۲۴)، انجمنهای بسیاری تشکیل شد و در پی آن انجمن مرکزی به وجود آمد که هریک از انجمنها در آن نماینده داشتند ولی، به رغم تلاش بسیار، شمار اندکی از آن‌ها به نخستین مجلس شورای ملی راه یافتند . دخالت انجمنها در امور مجلس و دولت سبب شد تا نمایندگان مجلس خواهان برچیدن انجمنهایی شوند که «اسباب اغتشاش» و «باعث هرج ‌و مرج» بودند.

برخی از مهم ترین چالش‌هایی که احزاب سیاسی ایران در تاریخ معاصر با آن‌ها مواجه بوده‌اند:(دیدگاه شخصی)

  • عدم ثبات و دوام: بسیاری از احزاب سیاسی در ایران نتوانسته‌اند پایدار باشند و به دلیل عوامل مختلفی مانند سرکوب، اختلافات داخلی یا تغییر شرایط سیاسی منحل شده‌اند. این عدم ثبات مانع از ایجاد برنامه‌های بلندمدت و موثر شده است.
  • تمرکز بر قدرت: برخی از احزاب سیاسی بیشتر به دنبال کسب قدرت و حفظ آن بوده‌اند تا خدمت به مردم. این امر باعث شده است که منافع شخصی بر منافع ملی ارجحیت پیدا کند.
  • تفرقه و اختلافات داخلی: اختلافات داخلی در بسیاری از احزاب سیاسی، مانع از وحدت و انسجام آن‌ها شده است. این اختلافات باعث شده است که احزاب نتوانند به عنوان یک نیروی واحد عمل کنند.
  • وابستگی به عوامل خارجی: برخی از احزاب سیاسی به شدت تحت تاثیر عوامل خارجی قرار گرفته‌اند و منافع ملی را فدای منافع خارجی کرده‌اند.
  • ضعف نهادهای مدنی: ضعف نهادهای مدنی مانند سندیکاها، انجمن‌های صنفی و رسانه‌های مستقل، به تضعیف احزاب و گروه‌های سیاسی کمک کرده است.
  • عدم تطبیق با تحولات: برخی احزاب نتوانسته‌اند خود را با تحولات سریع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تطبیق دهند و در نتیجه از صحنه رقابت کنار رفته‌اند.
  • عدم توجه به مطالبات مردمی: برخی احزاب به جای توجه به مطالبات واقعی مردم، به دنبال تحقق اهداف ایدئولوژیک خود بوده‌اند.
  • عدم شفافیت مالی: برخی احزاب در زمینه مالی شفاف نبوده‌اند و این امر باعث کاهش اعتماد مردم به آن‌ها شده است.
  • عدم تمرکز بر مسائل اساسی کشور: برخی احزاب به جای تمرکز بر مسائل اساسی کشور مانند اقتصاد، اشتغال و عدالت اجتماعی، بر مسائل حاشیه‌ای و ایدئولوژیک متمرکز شده‌اند.
  • عدم توانایی در ارائه راه حل‌های عملی برای مشکلات کشور: بسیاری از احزاب نتوانسته‌اند راه حل‌های عملی و قابل اجرا برای مشکلات کشور ارائه دهند.
  • عدم استفاده از ظرفیت‌های جوانان: برخی احزاب به جوانان به عنوان نیروی فعال و خلاق نگاه نکرده‌اند و از ظرفیت‌های آن‌ها استفاده نکرده‌اند.
  • عدم توانایی در ایجاد اجماع ملی: بسیاری از احزاب نتوانسته‌اند اجماع ملی ایجاد کنند و به همین دلیل در تحقق اهداف خود با مشکل مواجه شده‌اند.

نتیجه گیری:

در کل، احزاب سیاسی در ایران با چالش‌های مختلفی مواجه بوده‌اند و هر کدام از آن‌ها در مقاطع مختلف اشتباهاتی مرتکب شده‌اند. برای بهبود عملکرد احزاب سیاسی در ایران، لازم است که این احزاب به طور جدی به اصلاح ساختارهای داخلی خود و تقویت ارتباط با مردم بپردازند.

_____

ابوالقاسم کریمی

21/اردیبهشت/1403

ورامین

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
trackback

[…] کنجکاوی های من:حزب چیست؟مهم ترین چالش های احزاب سیاسی د… اشتراک گذاری: […]

trackback

[…] کنجکاوی های من:حزب چیست؟مهم ترین چالش های احزاب سیاسی د… […]

2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x
پیمایش به بالا