ای آرامش دلهای آشفته
ای پناهگاه قلبهای شکسته
ای تسکین بغضهای انباشته
ای راه نجات خشمهای برافروخته
در این شب تاریک و خاموش
در این زمان لبریز از بیم و امید
در این لحظه سرشار از تنهایی
ای پروردگار
ای آفریدگار
به سمت تو میآیم
و اعتراف میکنم
که من خسته ام
خسته از این دنیای آکنده در نیرنگ و جنگ
از این روزگار اسیر در کینه و نفرت
از این عصر شرارتهای خونبار بیشمار
از این عمری که به اجبار در آغوش غم میگذرد
از این ایام خیانت وار دشمن یار
ای پروردگار نیک گفتار
خستهام
و جز تو پناهی ندارم
ای خدا
کمکم کن
گرچه گناهانم کوهیست بلند
اما امیدم به کرم تو بی پایان است
ای خدا
نجاتم بده
تا در این دنیای پر از زرق و برق
دلم تنها به دنبال تو باشد.
آمین
***
ابوالقاسم کریمی
25/خرداد/1403
ورامین