تجاوز استعماری انگلیس به منطقهای که امروزه با نام زیمبابوه شناخته میشود، فصلی تاریک و دردناک در تاریخ این کشور آفریقایی رقم زد. در اواخر قرن نوزدهم، تحت لوای اکتشاف، تجارت و به اصطلاح "تمدن"، نیروهای استعماری بریتانیا به رهبری چهرههایی همچون سیسیل رودز، با خشونت و بیرحمی تمام، سرزمینهای بومیان شونا و ندبله را تصرف کرده و ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آنها را در هم شکستند. این تجاوز، نه تنها استقلال و حاکمیت مردم زیمبابوه را سلب کرد، بلکه میراثی از نابرابری، تبعیض و مشکلات اقتصادی را برای نسلهای آینده به جا گذاشت.

ردپای خونین استعمار: تجاوز انگلیس به زیمبابوه و میراث آن
تجاوز استعماری انگلیس به منطقهای که امروزه با نام زیمبابوه شناخته میشود، فصلی تاریک و دردناک در تاریخ این کشور آفریقایی رقم زد. در اواخر قرن نوزدهم، تحت لوای اکتشاف، تجارت و به اصطلاح “تمدن”، نیروهای استعماری بریتانیا به رهبری چهرههایی همچون سیسیل رودز، با خشونت و بیرحمی تمام، سرزمینهای بومیان شونا و ندبله را تصرف کرده و ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آنها را در هم شکستند. این تجاوز، نه تنها استقلال و حاکمیت مردم زیمبابوه را سلب کرد، بلکه میراثی از نابرابری، تبعیض و مشکلات اقتصادی را برای نسلهای آینده به جا گذاشت.
آغاز این استعمار با تاسیس شرکت بریتانیایی جنوب آفریقا (BSAC) در سال 1889 توسط سیسیل رودز رقم خورد. رودز با انگیزههای سودجویانه و با هدف دستیابی به منابع غنی معدنی، به ویژه طلا، و همچنین گسترش قلمرو امپراتوری بریتانیا، مجوزهای سلطنتی را برای استثمار و اداره این منطقه به دست آورد. ورود نیروهای BSAC به ماشونالند و ماتابللند با مقاومت شجاعانه رهبران بومی، از جمله لوبنگولا، پادشاه ندبله، روبرو شد. با این حال، ارتش مجهز و بیرحم استعماری با استفاده از سلاحهای برتر و تاکتیکهای نظامی وحشیانه، این مقاومتها را در هم شکست و کنترل منطقه را به دست گرفت.
پس از تثبیت قدرت، استعمارگران انگلیسی به سازماندهی و بهرهبرداری از منابع زیمبابوه پرداختند. زمینهای حاصلخیز و مراتع وسیع از بومیان سلب مالکیت شده و به مهاجران سفیدپوست واگذار گردید. این سیاستهای تبعیضآمیز منجر به ایجاد نظام ارباب-رعیتی شد که در آن اکثریت سیاهپوست به عنوان نیروی کار ارزان و بدون حقوق در معادن، مزارع و صنایع تحت سلطه سفیدپوستان به کار گرفته میشدند. نظام مالیاتی ناعادلانه و قوانین محدودکننده، زندگی را برای بومیان دشوارتر میساخت و آنها را از مشارکت در اقتصاد و سیاست کشور محروم میکرد.

علاوه بر استثمار اقتصادی، استعمار انگلیس به تخریب ساختارهای اجتماعی و فرهنگی بومیان نیز پرداخت. سیستمهای سنتی حکمرانی تضعیف شده و نهادهای استعماری جایگزین آنها شدند. آموزش و پرورش به نفع اقلیت سفیدپوست سازماندهی شده و فرهنگ و زبان بومیان به حاشیه رانده شد. این سیاستهای فرهنگی با هدف القای برتری فرهنگ غربی و تحقیر هویت بومیان دنبال میشد.
دههها سلطه استعماری انگلیس، با مبارزات آزادیبخش مردم زیمبابوه به رهبری چهرههایی چون رابرت موگابه و جاشوا نکومو به پایان رسید. پس از سالها جنگ چریکی و فشارهای بینالمللی، زیمبابوه در سال 1980 به استقلال دست یافت. با این حال، میراث شوم استعمار همچنان بر این کشور سایه افکنده است. نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی ریشهدار، مشکلات مربوط به مالکیت زمین، شکافهای قومی و چالشهای سیاسی، همگی یادآور دوران تاریک استعمار و پیامدهای بلندمدت آن هستند.

تجاوز استعماری انگلیس به زیمبابوه نه تنها یک اشغال نظامی و سیاسی بود، بلکه یک پروژه استثماری جامع بود که تمام جنبههای زندگی مردم این سرزمین را تحت تاثیر قرار داد. درک این دوره تاریخی و شناخت پیامدهای آن، برای فهم وضعیت کنونی زیمبابوه و تلاش برای ساختن آیندهای عادلانهتر و برابرتر ضروری است. تاریخ تجاوز استعماری باید به عنوان هشداری برای جلوگیری از تکرار چنین فجایعی در سراسر جهان باقی بماند.