پیشگفتار
تعریف سازمان مردم نهاد
سازمان مردمنهاد یا سازمان عمومی غیردولتی یا سَمَن یا اِنجیاُ، (بهاختصار: NGO) در کلیترین معنای خود، به سازمانی اشاره میکند که بهطور مستقیم بخشی از ساختار دولت بهشمار نمیآید، اما نقش بسیار مهمی بهعنوان واسطه بین بله فردْ فردِ مردم و قوای حاکم و حتی خود جامعه ایفا میکند و مردم بهصورت داوطلبانه کار میکنند.
بسیاری از سازمانهای مردمنهاد، غیرانتفاعی و مستقل از دولت هستند و بودجهٔ این سازمانها از راه کمکهای مردمی و در مواردی نیز با کمکِ سازمانهای دولتی، دولت یا ترکیبی از این روشها و در قالب پروژههای مشترک تأمین میشود.
جایگاه سازمان مردم نهاد NGO در قانون
در ایران ماده ۵۸۴ قانون تجارت را می توان اولین مقرره صریح درخصوص این سازمانها محسوب نمود. دراین ماده به تشکیلات وموسسات دارای مقاصد غیرتجارتی اشاره نموده و ماده ۵۸۵ نیز شرایط ثبت موسسات وتشکیلات مذکور را به نظام نامه وزارت عدلیه ارجاع داد.پس از قانون تجارت مصوب ۱۳۱۱، ماده ۱۸۲ قانون برنامه سوم توسعه مصوب ۱۷/۱/۱۳۷۹ به سازمان های غیردولتی پرداخت تا اینکه اولین آیین نامه تأسیس و فعالیت سازمانهای غیردولتی در تاریخ ۲۵/۱۰/۱۳۸۱به تصویب هیأت وزیران رسید. آیین نامه مذکور درسال ۸۲ اصلاح و درتاریخ ۲۹/۳/۸۴(بنا به پیشنهاد مورخ ۸/۵/۸۳ وزارت اطلاعات) ازنو تصویب شد. پس از آن نیز آیین نامه اجرایی تأسیس وفعالیت سازمانهای مردم نهاد در تاریخ ۸/۵/۸۴ به تصویب هیأت وزیران رسید وهم اکنون مورد اجرا قرار می گیرد.
مقدمه
سازمانهای مردمنهاد (NGO) به عنوان بخش مهمی از جامعه مدنی، نقش موثری در تحقق اهداف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایفا میکنند. این سازمانها با ارائه خدمات و برنامههای متنوع، در بهبود شرایط زندگی افراد و جوامع مختلف تلاش میکنند. با این حال، مانند هر سازمان دیگری، سازمانهای مردمنهاد نیز با چالشها و موانعی داخلی مواجه هستند که بر کارایی و اثربخشی آنها تأثیر میگذارد.
در این مقاله، به برخی از آفتها و مشکلات داخلی سازمانهای مردمنهاد و راههای مقابله با آنها پرداخته میشود.
آفات سازمانهای مردمنهاد
ضعف در مدیریت: فقدان مدیریت حرفهای و کارآمد، عدم شفافیت در تصمیمگیری و عدم پاسخگویی به اعضا از جمله مشکلات رایج در برخی از سمنها است.
نبود رهبران کارآزموده رهبران: فقدان رهبران با تجربه و کارآزموده میتواند منجر به تصمیمگیریهای نادرست و کاهش بهرهوری شود.
فقدان ساختار شفاف: نبود ساختار سازمانی مشخص، عدم تعریف نقشها و مسئولیتها و فقدان سیستم ارزیابی عملکرد، باعث ایجاد سردرگمی و کاهش کارایی سازمان میشود.
مشکلات مالی: تامین منابع مالی پایدار یکی از چالشهای اصلی سمنها است. وابستگی بیش از حد به کمکهای خارجی، عدم تنوع در منابع درآمدی و هزینههای بالای اجرای پروژهها، از جمله مشکلات مالی رایج هستند.
عدم مشارکت فعال اعضا: کاهش مشارکت فعال اعضا در فعالیتهای سازمان، از دست رفتن انگیزه و دلسردی اعضا، از جمله مشکلاتی است که میتواند به تدریج سازمان را تضعیف کند.
کار داوطلبانه نامنظم : فعالیت های داوطلبانه نامنظم و غیرقابل پیش بینی می توانند به ناپایداری در ارائه خدمات ارائه شوند.
نیروی انسانی متخصص : جذب و نگهداشتن نیروی انسانی متخصص و ماهر یکی از چالشهای اصلی از سمنها است .
اختلافات داخلی اعضا: اختلافات شخصی، اختلاف نظر در مورد اهداف و استراتژیها و عدم تحمل دیدگاههای مختلف، میتواند به ایجاد تنش و تضعیف انسجام داخلی سازمان منجر شود.
ناتوانی در ارتباط با جامعه هدف : قرار گرفتن در برابر هدف و حمایت از جامعه هدف و حمایت از مردم را میتوان فعالیتهای سمن را تحت تأثیر قرار داد .
عوامل فرهنگی : در برخی جوامع ، عوامل فرهنگی و اجتماعی مانع از پیشرفت فعالیتهای سمنها میشود .
راهکارهایی برای رفع برخی از مشکلات
تقویت مدیریت حرفهای: جذب مدیران با تجربه و متخصص، برگزاری دورههای آموزشی برای تقویت مهارتهای مدیریتی، ایجاد سیستمهای شفاف برای تصمیمگیری و پاسخگویی به اعضا.
تدوین ساختار سازمانی شفاف: تعریف دقیق نقشها و مسئولیتها، ایجاد سیستمهای ارزیابی عملکرد، تدوین آییننامههای داخلی و برگزاری جلسات منظم برای بررسی عملکرد سازمان.
تامین منابع مالی پایدار: تنوعبخشی به منابع درآمدی، جذب کمکهای مالی از بخش خصوصی، ایجاد صندوقهای حمایتی، اجرای پروژههای درآمدزا و کاهش هزینههای غیرضروری.
افزایش مشارکت فعال اعضا: برگزاری جلسات منظم با اعضا، ایجاد کمیتههای تخصصی، واگذاری مسئولیتها به اعضا، تشویق به مشارکت در تصمیمگیری و ایجاد جو صمیمی و دوستانه در سازمان.
حل اختلافات داخلی: ایجاد مکانیزمهای حل اختلاف، ترویج گفتوگوی سازنده، احترام به دیدگاههای مختلف، تقویت روحیه همکاری و همدلی در بین اعضا.
سخن آخر
در مجموع در میان منابع مختلف، یک نگاه کلی مثبت نسبت به سازمانهای مردمنهاد وجود داشته است. اما چند شکایت مستقیم نیز مطرح شده است که مشکلات عملیاتی، تضاد و ناهمگونیها، سوء استفاده از بودجه (برخی موارد بسیار فوقالعاده)، و غیره را هدف انتقاد خود قرار دادهاند.
موارد دیگری نیز در ارتباط با سازمانهای مردمنهاد وجود دارد که منشأ نگرانی است: عضوگیری سازمانهای غیردولتی (از طریق قوای سیاسی یا سایر قوا)، انحراف از مسیر و اهداف اولیه، تغییر خدمات اصلی ، عدم شفافیت و پاسخگویی، عدم حرکت بر اساس اصولی که مؤسسان و بانیان تعیین میکنند و در نهایت عدم تنظیم صحیح راهبردها این سازمانها بهجای آنکه برمبنای تعاریفی باشد که خودشان مقرر میکنند . بعضاً دیده میشود که شکایتهایی ضد برخی از سازمانهای مردمنهاد تازه شکل گرفته مطرح میشود که آنها را به این متهم میسازد که با نیت کمکرسانی موجب وارد آمدن ضرر و زیان شدهاند؛ در واقع این سازمانها نتوانستهاند پیچیدگی برخی مسائل را درک کنند و در نهایت بیش از از آنچه مفید و کمکرسان باشند، به دیگران صدمه زدهاند. اما بااینحال، بهطورکلی این سازمانها منابع فایده بخش و سودرسان مکملی محسوب میشوند که فاصلههای اجتماعی را که دولت یا بخشهای غیرانتفاعی نمیتوانند پر کنند، پر کرده و مرتفع میسازند.
نتیجهگیری
سازمان های مردم نهاد، تشکل های غیردولتی هستند که به صورت داوطلبانه، غیرانتفاعی و غیرسیاسی با اهداف اجتماعی به فعالیت می پردازند. این تشکل ها نقش بسیار مهمی به عنوان واسطه بین مردم و قوای حاکمیت ایفا می کند. اگرچه امروزه این تشکل ها با تلاش بسیار توانسته اند بخشی از مسائل و مشکلات اجتماعی را حل کنند اما به دلیل آسیب هایی که متوجه این سازمان هاست، روند فعالیت آن ها با مشکل روبه رو شده است آگاهی از این مشکلات و اتخاذ راهکارهای مناسب برای رفع آنها، میتواند به بهبود عملکرد و افزایش اثربخشی سمنها کمک کند. با تقویت مدیریت، ایجاد ساختار شفاف، تامین منابع مالی پایدار، افزایش مشارکت فعال اعضا و حل اختلافات داخلی، میتوان به آیندهای روشن برای سمنها امیدوار بود.
لینک منابع:
https://t.me/ab0lghasemkarimi1365/54
ابوالقاسم کریمی
ورامین
14 آبان 1403 تا 16 آبان 1403