شانزدهم اردیبهشت سال 1349 خورشیدی، جامعه ادبی ایران یکی از برجستهترین چهرههای خود، استاد بدیعالزمان فروزانفر را از دست داد. عبدالجلیل بشرویهای، که بعدها با نام بدیعالزمان فروزانفر شهره گشت، ادیب، نویسنده، شاعر و پژوهشگری بیبدیل بود که عمر پربار خود را وقف اعتلای زبان و ادبیات فارسی نمود. او بهویژه به عنوان یکی از بزرگترین مولویپژوهان عصر حاضر شناخته میشود و آثار ارزشمند و ماندگاری در این زمینه از خود به یادگار گذاشته است.

بدیعالزمان فروزانفر: عمر گرانمایه در خدمت ادب فارسی و شناخت مولانا
شانزدهم اردیبهشت سال 1349 خورشیدی، جامعه ادبی ایران یکی از برجستهترین چهرههای خود، استاد بدیعالزمان فروزانفر را از دست داد. عبدالجلیل بشرویهای، که بعدها با نام بدیعالزمان فروزانفر شهره گشت، ادیب، نویسنده، شاعر و پژوهشگری بیبدیل بود که عمر پربار خود را وقف اعتلای زبان و ادبیات فارسی نمود. او بهویژه به عنوان یکی از بزرگترین مولویپژوهان عصر حاضر شناخته میشود و آثار ارزشمند و ماندگاری در این زمینه از خود به یادگار گذاشته است.
فروزانفر در چهاردهم شهریور سال 1276 در بشرویه دیده به جهان گشود و از همان جوانی، شیفتگی عمیقی به ادب فارسی پیدا کرد. تحصیلات خود را در تهران به پایان رساند و با نبوغ و پشتکار فراوان، به مدارج عالی علمی دست یافت. نقطه عطف زندگی علمی او، پژوهشهای عمیق و گستردهاش در مورد مولانا جلالالدین محمد بلخی بود؛ تلاشی که قریب به چهل سال از عمر گرانمایه این ادیب برجسته را به خود اختصاص داد.

این سفر طولانی و پربار در شناخت مولانا، با نگارش رساله دکترای فروزانفر آغاز شد و با تألیف آثار بینظیری چون «مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی»، «احادیث مثنوی»، تصحیح نفیس و دقیق «دیوان کبیر» (کلیات شمس) و نگارش «شرح مثنوی شریف» به اوج رسید. هر یک از این آثار، گواهی بر تسلط بیمانند فروزانفر بر متون کهن، درک عمیق او از اندیشههای مولانا و تلاش خستگیناپذیرش در جهت روشنگری و تبیین این میراث گرانبها برای نسلهای بعد است. تصحیح دیوان کبیر به ویژه، به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای او شناخته میشود که راه را برای فهم درست و عمیق اشعار شورانگیز شمس تبریزی هموار ساخت.
علاوه بر تمرکز ویژه بر مولانا، فروزانفر در مسیر شناخت این عارف بزرگ، به بررسی و تحقیق در آثار و احوال شخصیتهای مؤثر بر شکلگیری اندیشه و آثار او نیز همت گماشت. نگارش «رساله در شرح احوال عطار»، تصحیح «معارف» بهاء ولد (پدر مولانا) و «معارف» برهانالدین محقق ترمذی (استاد مولانا) و ترجمه «رساله قشیریه»، از جمله گامهای جنبی اما بسیار مهم او در این راستا بود. این پژوهشهای جانبی نشان از نگاه جامع و دقیق فروزانفر به زمینه تاریخی و فکریای دارد که مولانا در آن بالیده و آثار جاودان خود را خلق کرده است.
بدیعالزمان فروزانفر نه تنها یک پژوهشگر برجسته و مولویشناس بینظیر بود، بلکه ادیبی صاحب ذوق و شاعری توانا نیز به شمار میرفت. تسلط او بر ظرایف زبان فارسی و درک عمیقش از شعر کلاسیک، به او جایگاهی ممتاز در میان اهالی ادب بخشیده بود. او با تربیت شاگردان بسیاری نیز، میراث علمی و فرهنگی خود را به نسلهای بعد منتقل کرد.

یاد و نام بدیعالزمان فروزانفر، این استاد بیبدیل زبان و ادبیات فارسی و مولویپژوه سترگ، همواره در تاریخ فرهنگ و ادب این سرزمین گرامی داشته خواهد شد. تلاشهای ارزشمند او در جهت حفظ، احیا و تبیین میراث ادبی و عرفانی ایران، چراغ راه پژوهشگران و علاقهمندان به ادب فارسی و اندیشههای مولانا خواهد بود. در سالگرد درگذشت این دانشمند بزرگ، یاد و خاطره او را گرامی میداریم و بر غنای بیبدیل آثارش ادای احترام میکنیم.